آیا خط عربی برای زبان عربی مناسب‌تر است؟ به هیچ وجه!

arabic script vowelsدعواها درباره استفاده از خط عربی برای فارسی زیاد است. حتی دعواها درباره این که این خط واقعا باید «خط عربی» نامیده شود یا نه هم زیاد است. این دعواها به کنار، یک ادعای عجیب اما پربسامد این است که خط عربی مناسب زبان عربی است و به آن اندازه به درد فارسی نمی‌خورد. ادعای من این است که اتفاقا این خط قطعا برای فارسی مناسب‌تر است تا عربی. (این که ممکن است برای هیچ کدام مناسب نباشد داستان دیگریست)

مهم‌ترین ویژگی خط عربی که دشمنانش به آن می‌تازند، نوشته نشدن سه مصوت کوتاه (فتحه، کسره، ضمه) در آن است، و ادعا این است که این ویژگی باعث ایجاد ابهام می‌شود. مثال معروفش هم کَرَم و کُرُم و کِرم و کِر ِم است. به دلایل نامعلومی، در ادامه ادعا می‌شود که چون عربی مبتنی بر صامت‌هاست نه مصوت‌ها، این خط برای عربی مناسب‌تر است. اما در واقع داستان کاملا برعکس است. در عربی ریشه عمدتا متکی بر صامت‌هاست اما صَرف عمدتا متکی بر مصوت‌هاست. در نتیجه با حذف شدن مصوت‌های کوتاه بخش بزرگی از ویژگی‌های صرفی نامرئی می‌شوند. بر خلاف فارسی که در آن ابهام‌های ناشی از ننوشتن مصوت‌ها تصادفی و پراکنده هستند، در عربی این ابهام‌ها گسترده و پربسامد و همچنین نظام‌مندند، به این معنا که ابهام‌های مشابه برای تقریبا تک‌تک ریشه‌های عربی رخ می‌دهند. مثال‌های زیر تنها چند موردند که به طور سردستی به ذهن من می‌رسند:

۱- سوم شخص غایب مونث و اول شخص مفرد در فعل ماضی: ذهبت (الف: آن زن رفت. ب: من رفتم)
۲- ضمیر متصل مفعولی و فاعلی در فعل ماضی برای متکلم مع‌الغیر: قتلنا (الف: کشتیم. ب: کشتمان)
۳- اسم فاعل و اسم مفعول در تمام باب‌ها: منعم (الف: انعام شونده. ب: انعام کننده)
۴- جمع مکسر بر وزن افعال و مصدر باب افعال: اشکال (الف: شکل‌ها. ب: ایراد)
۵- جمع مکسر بر وزن مفاعل و اسم فاعل باب مفاعله: مبادی (الف: سرآغازها. ب: شروع‌کننده)
۶- فعل معلوم و مجهول در تمام زمان‌ها و باب‌ها و صیغه‌ها (!): قتل (الف: کشت. ب: کشته شد)
۷- اگر تشدید را ننویسیم، باب تفعیل و افعال ثلاثی مجرد در تمام صیغه‌های ماضی: قبلَ (الف: قبول کرد. ب: بوسید)
۸- اسم فاعل باب افعال با اسم زمان و مکان: مخرج (الف: اخراج کننده. ب: محل خروج)
۹- نقش دستوری در عربی کلاسیک (این که اسم یا فعل مرفوع است یا منصوب است یا غیر از این‌ها)

در مقابل، صرف فارسی تماما مبتنی بر پسوند و پیشوند است و از قضا فارسی وندهای متفاوتی ندارد که تفاوتشان تنها در مصوت‌های کوتاهشان باشد. در نتیجه عمده جاهایی که در فارسی ابهام پیش می‌آید هم در همان کلمات دخیل عربی است (مثل «اشکال»). خلاصه آن که این خط در عربی بسیار بیشتر به مشکل منجر می‌شود تا در فارسی.

عامل آزاردهنده دوم  در این خط دندانه‌ها و نقطه‌ها هستند که در هم می‌شوند و خواندن را مشکل می‌کنند. مجددا، این مساله برای عربی جدی‌تر است. در عربی رایج‌ترین حروفی که در صرف کلمات استفاده می‌شوند «تـ» و «یـ» و «نـ» و «سـ» هستند، یعنی دقیقا همان حروفی که دندانه و نقطه‌های گیج‌کننده دارند! در نتیجه مثلا فاعل فعل باید از روی تفاوت بین «نفعل» و «يفعل»‌و «تفعل» معلوم شود که تنها در نقطه‌ها فرق می‌کنند. اما مهم‌تر از آن، در موارد زیادی این‌ها کنار هم به کار می‌روند و شکل‌های زشتی مثل «تستفعل» و «تتفعل» را به وجود می‌آورند.

نکته خاص سومی هم درباره خط عربی وجود دارد، و آن این است که شکل هر حرف در آخر کلمه متفاوت‌ترین و گویاترین شکل آن است. مثلا «تـ» و «یـ» و «نـ» و «سـ» اگرچه به هم شبیهند اما «ت» و «ی» و «ن» و «س» تا حد خوبی با هم متفاوتند. در نتیجه چنین خطی برای زبانی مثل فارسی که در آن شناسه‌ها به شکل پشوند می‌آیند بسیار مناسب‌تر است، و تشخیص سریع «می‌رویم» از «می‌روی» و «می‌رود» بسیار ساده‌تر از تشخیص بین «نذهب» و «تذهب» و «یذهب» است.

احتمالا ریشه این ادعای عجیب که این خط برای عربی مناسب‌تر است این است که خلق به طور ناخودآگاه گمان می‌کنند که یک روز عده‌ای نشسته‌اند و این خط را برای زبان عربی اختراع کرده‌اند. حال آن که خط عربی (مثل هر خط دیگری) هم به نوبه خود وارداتی است و هم ویژگی‌هایش بیش از آن که حاصل تصمیمات عاقلانه تصمیم‌گیرندگان بوده باشد، میراث تاریخ سیر نوشتار از اندیشه‌نگاری به الفباست.

12 دیدگاه در “آیا خط عربی برای زبان عربی مناسب‌تر است؟ به هیچ وجه!

  1. من چیزی که بیشتر به عنوان مبنای این ادعا شنیده بودم این بود که تو عربی بین حروف این الفبا و صداها تناظر یک‌به‌یک وجود داره، اما تو فارسی نه.

  2. آقا دست مریزاد! من دانشجوی فلسفه هستم و از قضای روزگار سرگردان در شمال آمریکا. خواندن وبلاگتان تشفی خاطری است بر خلجان یک ذهن درگیر و گاهی اسیر در ترجمه…

  3. سلام، دنبال یه موضوعی برای تزم هستم که در رابطه با آموزش زبان انگلیسی باشه و مرتبط با زبانشناسی هم باشه. کاربردی باشه و بتونم بعد در ابعاد کتابهای کم حجم چاپش کنم و در نمایشگاه کتاب برای عرضه بذارم. موضوعی که برای علاقمندان برای یادگیری زبان انگلیسی جالب و جذاب باشه وبتونه به کودکان یا بزرگسالان در یادگیری هر چه بهتر زبان انگلیسی کمک کنه. میتونید چند موضوع بهم پیشنهاد بدید؟ممنون

  4. میشه در مورد چگونگی نقش نحو در ترجمه ماشینی هم مطلب بذارید؟ اینکه کلا ترجمه ماشینی چیه و چطور نحو در اون نقش داره؟

  5. هیچ چیز جدیدی این نوشته نداشت. نویسنده ی محترم نشسته است کلی فکر کرده است و این استدلال را آورده است که ” چون این خط برای عربی نامناسب تر است پس برای فارسی مناسب است”! عرب این خط را بدون اعراب گذاری و با کمک همزه به راحتی می خواند ولی در کل اینکه آنها هم مشکل دارند چه دردی از من ایرانی دوا می کند؟ این استدلالها برای فاطی تنمان نمی شود آقا.

    1. متن را بی دقت خوانده‌اید دوست عزیز. این جمله را یک بار دیگر بخوانید، به خصوص قسمت داخل پرانتز:
      «ادعای من این است که اتفاقا این خط قطعا برای فارسی مناسب‌تر است تا عربی. (این که ممکن است برای هیچ کدام مناسب نباشد داستان دیگریست)»

    2. با سلام اتفاقا من با حرف آقا داریوش موافقم . مقاله جامع و علمی نبود . خوانش های متفاوت کرم یا کلماتی از این دست واقعا این قدر ها هم حائز اهمیت نیست چون همه این مشکلات با هم نشینی واژگان حل می شود اما من شخصا ترجیح میدادم این موضوع در مورد اثیر و اسیر ، ثواب و صواب می بود که خوانش هایشان نیز در فارسی یکسان است . موضوعی که بیشتر نظر من را جلب می کند تاثیر شکل نوشتن واژگان بر سرعت نوشتن و خواندن است . از طرفی در فارسی نوشتن با خط عربی استثنا هایی رخ می دهد مثل کسره آخر که ه نوشته می شود ، نه می شد کسره را ننوشت نه نشانه نوشتاری برای آن بود . بگذریم از اینکه خط عربی نه تناظر یک به یک حرف و واج را حفظ کرد نه سابقه ای غنی از زبان فارسی مانند خط پهلوی در بر دارد .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *