بایگانی ماهیانه: دسامبر 2018

عراق به فتح عین، eye-ran با غمض عین

درصد بزرگی از ایرانی‌های ساکن آمریکای شمالی (به خصوص نسل‌های جدیدتر) از شیوه تلفظ نام کشورشان توسط عموم انگلیسی‌زبان‌ها ناخشنودند. آنها معتقدند اهل کشوری به نام «ایران» هستند اما بیشتر انگلیسی‌زبان‌ها نام کشورشان را آی‌رَن (aɪˈræn) تلفظ می‌کنند. این تلفظ به نظر این ایرانیان هم «غلط» است و هم گاهی حتی «توهین‌آمیز». به طور خلاصه، در زیر توضیح خواهم داد که چرا معتقدم این تلفظ نباید ما را ناراحت کند. این موضوع البته تمام ماجرا نیست، و بهانه‌ای خواهد بود برای مروری بر عوامل اثرگذار بر تلفظ واژگان دخیل در زبان‌های مختلف و شرحی بر چگونگی ماجرا در فارسی و انگلیسی.

دستگاه واجی

هر زبانی برای تلفظ نام‌های بیگانه روش‌های خاصی دارد. مهم‌ترین عامل تعیین‌کننده در این که گویشوران یک زبان نام‌های خارجی را چگونه تلفظ کنند دستگاه واجی زبانشان است. ما در فارسی صدای «عین» عربی را نداریم در نتیجه «عراق» را مثل «اراق» تلفظ می‌کنیم. به همین ترتیب، آمریکایی‌ها حرف “r” در نام ایران را مثل «ر» آمریکایی (که در علایم‌نگاری آی‌پی‌ای با علامت ɹ نشان داده می‌شود) تلفظ می‌کنند نه مثل «ر» فارسی (که در آی‌پی‌ای با علامت r نشان داده می‌شود). تا این‌جای کار را همه می‌دانند و می‌فهمند. به همین دلیل هم کسی به آمریکایی‌ها به خاطر تلفظ خاص «ر»شان در کلمه «ایران» خرده‌ای نمی‌گیرد. اما دامنه تاثیر دستگاه واجی یک زبان بسیار گسترده‌تر از این است! ساختار هجاها، محل تکیه، و شیوه همنشینی واج‌ها نیز همگی در شکل‌گیری تلفظ تاثیر دارند. در زیر با چند مثال موضوع را روشن‌تر می‌کنیم.

فارسی در بسیاری از کلمات دخیل عربی مصوت نخست کلمات با وزن «فِعال» را به «فَعال» تبدیل کرده است. در نتیجه ما کلمه عربی «فِدا» را به صورت «فَدا» تلفظ می‌کنیم، «فِرار» را «فَرار» می‌گوییم، و طبعا نام کشور همسایه را هم به جای «عِراق» می‌گوییم «عَراق» (تلفظ‌های فتحه‌دار کلماتی مثل جوار، طحال، جهاد، خلال و خلاف هم از همین سنخند، و البته به نظر می‌رسد چند مثال در جهت عکس هم وجود داشته باشند در نتیجه نظم کلی ماجرا بر من روشن نیست). این ترجیح زبان فارسی در سطح واج‌هایی که داریم و نداریم نیست، بلکه در سطح چگونگی همنشینی واج‌هاست. هر زبانی هزاران ترجیح کوچک و بزرگ این‌چنینی دارد که گویشوران عادی زبان هرچند رعایتشان می‌کنند اما از آنها بی‌خبرند. این که ما با افزودن صدای کسره به ابتدای کلمه به جای slovɑki می‌گوییم eslovɑki هم ریشه در یکی از همین ترجیحات دارد (به زبان قدما اگر بگوییم، در فارسی حرف ساکن در ابتدای کلمه نه تنها مرجح نیست که اصلا مجاز نیست). این که در نام ویکتور هوگو هم Hugo را Hogo تلفظ می‌کنیم ناشی از یکی دیگر از همین ترجیحات است («هماهنگی واکه‌ای» یا “vowel harmony” که دامنه تاثیرش در فارسی بسیار گسترده است). مثال دیگر (و پیچیده‌تر) این است که فارسی هرگاه در کلمه‌ای دو هجای اول مصوت کوتاه داشته باشند و بی‌سکون باشند، تمایل دارد که مصوت دوم را حذف کند. به این ترتیب حرکت (harekat) به حرْکت تبدیل می‌شود و شرکت (sharekat) به شرْکت، و به همین ترتیب در گفتگوی روزمره تلویزیون (televizion) به تلْویزیون و اسدالله (asadollah) به اسْدالله (asdollɑh). در نهایت، به همین دلیل است که در تلفظ نام آمریکا هم به جای این که به تلفظ اصلی وفادار باشیم و بگوییم amerika، مصوت دوم را حذف می‌کنیم و می‌گوییم آمْریکا.

نظام واجی زبان انگلیسی هم دریایی از این گونه ترجیحات دارد، و از قضا به دلیل تداخل بالای تکیه کلمات (stress) در تلفظ انگلیسی، دستگاه واجی انگلیسی از فارسی به مراتب پیچیده‌تر است. یکی از ترجیحات اساسی دستگاه واجی انگلیسی این است که در اسم‌ها و صفت‌های دوهجایی (اما نه در فعل‌ها!) تکیه روی هجای اول باشد. به هر اسم یا صفت انگلیسی‌ای که فکر کنید، از کلمات ساده مثل happy و mother گرفته تا کلمات دشوار با ریشه لاتینی مثل pungent و fiscal، این قاعده عموما برقرار است (استثناهای ماجرا هم معمولا برای خود قواعد پیچیده‌ای دارند که از ظرفیت بحث ما خارجند). این گرایش در انگلیسی به قدری قوی است که حتی کلمات فرانسوی‌ای که با تکیه روی هجای دوم وارد انگلیسی می‌شوند (مثل bourgeois یا همان «بورژوا»ی خودمان) بعد از مدتی یک تلفظ جایگزین با تکیه روی هجای اول پیدا می‌کنند (bourgeois). با این حساب، می‌توانیم اولین دلیل تلفظ به‌ظاهر-غریب «آی‌رَن» را متوجه شویم. تلفظ انگلیسی‌ای که نزد فارسی‌زبانان مطلوب‌تر است (یعنی ɪrɑn) برای یک انگلیسی‌زبان تلفظ نامطلوبی است چون تکیه را روی هجای دوم قرار می‌دهد و هجای اول را به شکل یک ɪ بی‌تکیه باقی می‌گذارد. اما در تلفظ رایج اما ناخوشایندِ «آی‌رَن»، هر دو هجا تکیه‌برند و در نتیجه خروجی هرچند همچنان برای دستگاه واجی انگلیسی ایده‌آل نیست اما با آن سازگارتر است.

رسم‌الخط

دومین عامل اثرگذار بر شیوه تلفظ نام‌های خارجی در یک زبان رسم‌الخط است. ما در فارسی معمولا به سنگاپور و سومالی به جای sangɑpor و somɑli می‌گوییم sangɑpur و sumɑli. مشخص نیست که جایگزین کردن صدای o با u در این کلمات دلیل سیستماتیک دارد یا تصادفی است، اما این اندازه را با اطمینان نسبی می‌شود گفت که اگر حرف «و» در الفبای فارسی دو خوانش مختلف o و u را اجازه نمی‌داد، چنین تغییری در تلفظ این واژه‌ها رخ نمی‌داد. نمونه دیگر، نوشته نشدن کسره و فتحه در فارسی است که اجازه می‌دهد تلفظ‌های رقیب در کلماتی مثل واشَنگتن و واشِنگتن بروز پیدا کنند.

در انگلیسی نقش رسم‌الخط در سرنوشت واژگان دخیل به مراتب شدیدتر (و مخرب‌تر!) است. هر انگلیسی‌دانی (یا دست‌کم خیلی از انگلیسی‌زبان‌ها) می‌دانـ(نـ)د که حرف i اگر دو حرف قبل از یک مصوت قرار بگیرد معمولا به شکل «آی» تلفظ می‌شود. در نتیجه حتی با دیدن ترکیب جدید و بیگانه‌ای مثل ibal تلفظ اولیه یک انگلیسی‌زبان آیبان خواهد بود (نه مثلا ایبال). به همین ترتیب، تلفظ «طبیعی» حرف i در ابتدای کلمه «ایران» برای یک انگلیسی‌زبان «آی» است.

به طرز مشابهی، تلفظ طبیعی حرف a صدایی شبیه به فتحه است، نه صدایی شبیه به الف فارسی که در کلمه Iran مورد انتظار ماست. در نتیجه، با تکیه بر رسم‌الخط، واضح است که تلفظ کلمه Iran باید همان آی‌رن باشد نه «ایران». قاعدتا در این‌جای کار هر کسی از خودش می‌پرسد که چرا انگلیسی‌زبان‌ها کلمات بیگانه را جوری نمی‌نویسند که بعدا درست تلفظش کنند. پاسخ پیچیده است، اما بخش بزرگی از ماجرا به این بر می‌گردد که املای اسامی خاص معمولا املای «بین‌المللی» و نه لزوما سازگار با انگلیسی دارد. املای «ایران» در الفبای لاتین به شکل «Iran» تابع یک استاندارد کلی جهانی است و در مجموع درست‌ترین تلفظ را در میان زبان‌هایی که از الفبای لاتین استفاده می‌کنند تضمین می‌کند. در میان این زبان‌ها، شاید هیچ زبانی به اندازه انگلیسی در تلفظش نسبت به املای مبتنی بر الفبای لاتین بی‌وفا نیست. اما این هم نه به غرور انگلیسی ارتباطی دارد نه به توطئه آمریکایی. هرچه هست زیر سر تاریخ انگلیسی میانه است و دگرگونی بزرگ واکه‌ای (The great vowel shift)، که بی‌تردید از حوصله بحث فعلی خارج است.

آیا هرچه طبیعی‌ست درست است؟

بسیاری از کسانی که از تلفظ «آی‌رَن» ناخشنودند تا حدی (اما احتمالا نه با دقت زیاد) متوجهند که به هر حال تلفظ آی‌رن خوانش محتمل‌تری از کلمه است، اما معتقدند این خوانش هرچند با توجه به قواعد واجی و املایی انگلیسی قابل درک است، اما به هر حال غلط است. قصد ندارم ماجرای غلط و درست در زبان را در این‌جا باز کنم. قاعدتا خوانندگان می‌دانند که زبان‌شناسان میانه خوبی با این گونه غلط‌پنداری‌ها در زبان ندارند. صرفا به ذکر مثال بسنده می‌کنم. فارسی‌زبانانی که از تلفظ «آی‌رَن» در رنجند، قاعدتا باید در فارسی هم نسبت به تلفظ «آمْریکا» (با میم ساکن)، «کانادا» (به جای «کندا»)، یا لَندَن (به جای «لاندن») عذاب وجدان داشته باشند. شاید در پاسخ گفته شود که تلفظ نام این کشورها در فارسی چندان به گوش اهالی این کشورها نمی‌رسد و کسی را آزرده نمی‌کند. در این صورت، این عزیزان دست‌کم باید از فردا به جای «کرد» و «ترک» به سمت تلفظ «کورد» و «تورک» حرکت کنند و مواظب باشند که «عِراق» را «عَراق» نگویند. البته همچنان گمان می‌کنم مسیر ساده‌تر این است که اجازه بدهیم هر زبانی در تلفظ واژگان خارجی مسیر طبیعی‌اش را برود و بر فرآیندهای واجی و املایی معانی سیاسی و اجتماعی بار نکنیم.

مؤخره

علی‌رغم تمام آن‌چه که گفتیم، امروز در آمریکا تلفظ مطلوب ایرانیان، یعنی ɪrɑn، هم در کنار «آی‌رَن» در میان انگلیسی‌زبانان بسیار رایج است. از روی آن‌چه جسته و گریخته از رسانه‌های آمریکایی در دهه‌های قبل (به خصوص در دوره گروگانگیری سفارت) دیده‌ام این طور به نظرم می‌آید که تلفظ ɪrɑn نسبت به قبل بیشتر شده. علت این بیشتر شدن هم به گمانم روشن است که چیست. از طرفی نسل جدید ایرانیان مهاجر نسبت به مساله حساس‌ترند و از طرف دیگر گفتمان احترام به اقلیت‌ها و پرهیز از توهین در زبان در ده پانزده سال اخیر در آمریکا به شدت رشد کرده. طبیعی است که در فضایی که تلفظ «آی‌رن» از طرف «باسوادان» غلط پنداشته می‌شود و از طرف فعالان مدنی توهین‌آمیز تلقی می‌شود، رواجش در جامعه آمریکایی هم کاهش پیدا کند. قطعا در چنین فضای دوقطبی‌ای، این تلفظ حقیقتا هم کم‌کم بار سیاسی-اجتماعی پیدا می‌کند و به تدریج بیشتر و بیشتر مختص کسانی می‌شود که مواضع سیاسی خاصی دارند. به عبارت دیگر، از آن‌جا که معنا در زبان منبعی جز اذهان گویشوران ندارد، مثل بسیاری از پدیده‌های زبانی دیگر این‌جا هم معنادار پنداشتن یک پدیده زبانی می‌تواند واقعا موجب معنادار شدنش بشود.

(بازبینی شده در مارس ۲۰۲۳)